• اگر آن ها از تو خوش شان بیاید و تو را باور کنند و به تو اعتماد کنند . . . بعد ممکن است از تو بخرند. چرا مشتری محصولی را می خرد ؟ این سوالی است که هر فروشنده ای نیاز به پاسخ آن دارد . اما این سوال هزار برابر مهم تر از این سوال است که چطور بفروشم . اما دقت دارید که ما ایرانی ها فقط این سوال را مطرح می کنیم که چطور بفروشم . شاید بهتر است این طور بگویم که این سوال یک میلیون بار مهمتر است از اینکه چطور باید بفروشم به تازگی برای یکی از شرکت های صنایع بسته بندی کشور که محصول تخم مرغ کندلوس را به بازار ارائه می نماید مشغول پیاده سازی فرآیند استخدام هستیم . در تمام مصاحبه های شغلی که انجام می دهم از تمام کارشناسان و بازاریاب ها می پرسم” که چرا محصولی را می خرند ؟ ” جواب هایشان برایم جالب است جواب هایی که از آنها دریافت می کنم آمیزه است از منطق ، اطلاعات حیرت انگیز ،مسایل نادیده گرفته شده و فرصتی باور نکردنی. برایم این سوال مطرح است که چرا شرکت ها میلیون ها تومان را صرف آموزش نیروهای خود می کنند که به آنها یاد بدهند که چطور باید بفروشند ولی چرا هیچ وقتی را صرف این موضوع نمی کنند که چرا مشتری ها محصولی را می خرند ؟
  • احتمالا فکر می کنی که پاسخ این سوال را می دانی ولی به احتمال زیاد این چنین نیست . بگذار برایت از علایمی صحبت کنم که ما به آنها علایم هشداردهنده می گوییم که نشان می دهد احتمالا هیچ اطلاعی از اینکه چرا آنها خرید می کنند نداری .در مورد قیمت هایت اعتراض می شنوی.مجبوری طرح یا قیمت پیشنهادی را بفرستی.آنها ادعا می کنند از تهیه کنندگان فعلی راضی هستند.هیچ کس جواب تلفن هایت را نمی دهد.از این شکایت داری که وضع اقتصادی خراب است.دیدی تو هم جواب این سوال را نمیدانی. اگر این حرف ها برایت آشناست پس تو هم همانند آن فروشندگانی هستی که پاسخ سوال من را نمی دانی امروز قصد دارم تعدادی از دلایلی که مشتریان محصولی را می خرند بیان کنم این ها دلایلی هستند که مستقیما از دهان مشتریان شنیده ام .من فروشنده ام را دوست دارم . دوست داشتن مهمترین عنصر فروش است.می دانم که چه دارم می خرم.بین این فرد و شرکتی که در حال حاضر از آن خرید میکنم با دیگر شرکت ها  تفاوت می بینم.ارزش و منفعتی در محصولی که دارم می خرم می بینم.حرف فروشنده ام را باور دارم.به فروشنده ام اعتماد دارم.به فروشنده ام اطمینان دارم.با فروشنده راحت هستم.احساس میکنم بین نیازهای من  و محصول یا خدمات او تناسبی هست.قیمت منصفانه به نطر می آید ولی لزوما پایین نیست.می بینم که این محصول یا خدمت بازدهی مرا بالا می برد.می بینم که این محصول یا خدمت سود من را بالا می برد.می بینم که فروشنده تلاش می کند تا به من کمک کند که کسب و کار من رونق پیدا کند.بعد از این جواب ها که تمام آنها نشانه هایی است برای اینکه ،اینگونه به مشتریان خود سرویس دهید تا مشتریان شما همواره این پاسخ ها را در برخورد با این سوال ” که چرا محصولی را می خرند ؟ ” همین جواب ها را دهند .فروختن در چشم مشتری ات ناخوشایند و حال به هم زن است . او می خواهد بخرد . لیستی از مشتریان سینه چاک داری ؟ سینه چاک کی ؟ چه تعدادی سینه چاک تو هستند ؟ شرط می بندم لیست تو کوتاه است . .  . !!